کد مطلب:149223 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

ملا حسین کاشفی و کتاب روضة الشهداء
قبلا عرض كردم، كتابی است معروف به نام «روضة الشهداء» از ملا حسین كاشفی. حاجی فرموده بود كه این داستان زعفر جنی و داستان عروسی قاسم، اول بار در كتاب این مرد آمده است. حقیقت این است كه من این كتاب را ندیده بودم. خیال می كردم در آن یكی دو تا از این حرفهاست. بعد كه این كتاب را - كه به فارسی هم هست و تقریبا در پانصد سال پیش تألیف شده است - [خواندم دیدم از این داستانها زیاد است.] ملا حسین كاشفی مردی است كه واعظ هم هست، اتفاقا این بی انصاف مرد باسوادی هم بوه است، كتابهایی هم دارد، صاحب انوار سهیلی [است] كه خیلی عبارت پردازی كرده و می گویند كلیله و دمنه را خراب كرده است. به هر حال مرد باسوادی بوده است. تاریخش را كه انسان می خواند، معلوم نیست كه او شیعه بوده یا سنی، و مثل اینك اساسا یك مرد بوقلمون صفتی هم بوه است، در میان شیعه ها خودش را یك شیعه ی صد در صد متصلبی نشان می داده و در میان سنی ها خودش را حنفی نشان می داده است. اصلا اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مركز تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشیع. اینجا كه در میان سبزواریها بود، یك شیعه ی صد در صد شیعه بود. بعد می رفت هرات. (می گویند شوهر خواهر عبدالرحمن جامی یا باجناق او بود.) آنجا كه می رفت، به روش اهل تسنن بود.

این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذكر مصیبت می كرد. كتابی نوشته است به فارسی. اولین كتابی كه در مرثیه به فارسی نوشته شده همین كتاب روضة الشهداء است كه در پانصد سال پیش نوشته شده است، چون وفات كاشفی در 910، اوایل قرن دهم، بوده است و این كتاب یا در اواخر قرن نهم هجری نوشته شده است یا در اوایل قرن دهم. قبل از این كتاب مردم به منابع اصلی مراجعه می كردند. شیخ مفید (رضوان الله علیه) ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است. ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه كنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. [در] تواریخ اهل تسنن، طبری نوشته است، ابن اثیر نوشته است، یعقوبی نوشته است، ابن عساكر نوشته است، خوارزمی نوشته است. من نمی دانم این بی انصاف چه كرده است؟ من وقتی این


كتاب را خواندم، دیدم حتی اسمها جعلی است؛ یعنی در میان اصحاب، امام حسین اسمهایی را می آورد كه اصلا چنین آدمهایی وجود نداشته اند؛ در میان دشمنها اسمهایی می برد كه همه جعلی است؛ داستانها را به شكل افسانه در آورده است. چون این كتاب اولین كتابی بود كه به زبان فارسی نوشته شد، [مرثیه خوانها] كه اغلب بی سواد بودند و به كتابهای عربی مراجعه نمی كردند، همین كتاب را می گرفتند و در مجالس از رو می خواندند. این است كه امروز مجلس عزاداری امام حسین را ما «روضه خوانی» می گوییم. در زمان امام حسین روضه خوانی نمی گفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام حسن عسكری هم روضه خوانی نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان خواجه نصیرالدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسم این كار شده «روضه خوانی» روضه خوانی یعنی خواندن كتاب روضة الشهداء، همان كتاب دروغ. از وقتی كه این كتاب در دست و بالها افتاد، دیگر كسی تاریخ واقعی امام حسین را مطالعه نكرد و شد افسانه سازی روضة الشهداء خواندن. ما شدیم روضه خوان، یعنی روضة الشهداء خوان، یعنی افسانه ها را نقل كردن و به تاریخ امام حسین توجه نكردن.